کد مطلب:315968 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:277

از حاج علی هنرور (معاصر)
دو ماه از دو افق در دو شب تجلی كرد

یكی شهنشه دوران یكی امیر سپاهش



دو غنچه از دو چمن از دو باغ جلوه گر آمد

یكی چو سرو خرامان یكی چو لاله به راهش



دو شاهزاده دو جانان شد از دو مام تولد

یكی به سوم شعبان یكی به چار صباحش



دو گوهر از دو صدف از دو بحر گشت نمایان

یكی چراغ هدایت یكی معین و گواهش



دو دلفروز دو دلیر دو دلستان ز در آمد

یكی به غمزه ز ما برد دل یكی به نگاهش



دو گنج جود دو كان سخا دو قلزم رحمت

یكی مطیع خدا و یكی امین الهش



یكی حسین و یكی ناصر حسین ابوالفضل

كه جان خویش به میدان عشق داد براهش



دو ملجأ و دو پناه و دو دادرس به «هنرور»

كه می دهند به ظل لوای خویش پناهش





[ صفحه 60]





شاهی به دو صد عزت و اجلال آید

با شوكت و فر و جاه و اقبال آید



امروز «حسین» آید و فردا «عباس»

خورشید ز پیش و مه ز دنبال آید